سزاوارتر مردم به بخشودن ، تواناترشان است به کیفر نمودن . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 87 خرداد 29 , ساعت 4:46 عصر

به نام خدا

به نام خدایی که از رگ گردن به من نزدیک تر است

خدایی که انسان را آفرید و او را اشرف مخلوقات نامید

خدایا تو  در ناله های شب و آن زمان که خوزشید تابان خاموش می شود تو بیداری و بر درد و دل بینوایانت گوش می دهی  خواب نداری و گرسنه ات نمی شوی جا و مکانی نداری اما همه جا هستی 

 خدایا من سخیها و گرفتاریها آن زمان که تو در قلب من باشی آسان خواهد شد و آسانها و خوشیها آن زمان که در قلب من نباشی سخت و عصیان خواهد شد دنیای من با تو قشنگ و بی تو تاریک و ظلمات خواهد بود 

 ای خدایی که عقل را سر کاروان عشق قرار دادی پس باید عاشق تو شد چون عقل سلیم این را می خواهد

 خدای من لحظات گذر زندگی در کنار تو چه شیرین است و لحظات بی تو بودن چقدر سخت و دلگیر است ای سلطان قلبها و ای سالار همه دلهای عاشق دوستت دارم تورا دوست دارم که به من زندگی کردن را یاد دادی تورا دوست دارم چون دوست داشتن را تو به من یاد دادی

خدای من تورا دوست دارم چون من بنده و مخلوق تو وتو خالق و صاحب منی 

 ای خدای من در این  تاریکی شب تورا صدا می زنم چون تویی کمک رسان همه بی نوایان و در ماندگان تنها تورا دارم وتنها از تو کمک می خواهم
ای خدای بزرگ  با توکل به تو و استعانت از تو قدم بر می دارم به کمک تو می نشینم و به کمک تو بر می خیزم به کمک تو می خوابم و با کمک تو بیدار می شوم

 ای معبود من همیشه مرا یاری کن ای یاری رسان بینوایان و درماندگان

آمین یارب الالمین


<      1   2   3      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ